شیوة یادگیری آزمایشگری فعال شامل توانایی انجام امور ، خطر کردن ( ایزدی و محمدزاده ادملایی ، 1386 ) و تأثیر گذاشتن بر دیگران از راه عمل است ( هاشمی و لطیفیان ، 1390 ) . یادگیرندگانی که شیوة یادگیری آزمایشگری فعال را ترجیح می دهند ، افرادی هستند که بر کاربرد عملی به عنوانِ نقطة مقابل فهم اندیشمندانه و توجه عمل گرایانه به چگونگی انجام کارها به عنوانِ نقطة مقابل آنچه حقیقت مسلم فرض می شود ، تأکید دارند ( احمدی و خضری ، 1385 ) . در شیوة آزمایشگری فعال ، فرد از طریق انجام دادن کارها موفق به کسب یادگیری می شود ( امینی و همکاران ، 1390 ) .همین طور گرایش به آزمایشگری فعال بر درگیر شدن با تجربه ها و رفتارهای بی واسطه و فوری در موقعیت های انسانی و پذیرش مخاطرات تمرکز دارد . یادگیرنده در این شیوه ، شکل فعالی به خود می گیرد و به جای تعمیق و فهم صرف مفاهیم و وقایع ، فرد یک رویکرد فعال و علاقه ای حقیقی به کار خواهد داشت ( احمدی و خضری ، 1385 ) .
کسانی که شیوة یادگیری آزمایشگری فعال را ترجیح می دهند ، بر کاربردهای عملی ، تأثیرگذاری فعالانه و تغییر موقعیت ها تأکید دارند ، توجه چندانی به درک منفعلانة پدیده ها ندارند ، از کامل کردن کارهای خاص لذت می برند ، دستیابی به اهدافشان خطرپذیرند ، مایلند بر محیط پیرامون خود تأثیر بگذارند و بازخورد رفتارشان را هم دریافت کنند . براین اساس معلم می تواند به چنین دانش آموزانی تکالیف عملی بیشتری ، مثل انجام آزمایش های عملی توسط دانش آموزان به جای توضیح تئوری و منفعلانه آنها در کلاس درس ارائه کند ( رودباری و حسینچاری ، 1388 ) .
این بعد توان فراهمآوری اسباب کار، ریسک و تأثیرگذاری در افراد و وقایع را در طول عمل شامل میشود. در این مرحله، یادگیری شکلی فعال مییابد، یعنی بهصورت تجربه کردن برای تأثیرگذاری و تغییر موقعیت درمیآید. همچنین، فرد صرفاً موقعیت را مشاهده نمیکند، بلکه علاقهای واقعی و رویآورد فعالی به مسئله دارد. آزمایشگری فعال را می توان معادل فعل انجام دادن یا Doing دانست ( meraatpack.com ، 25/07/1390)
نقل از : http://jafarhashemlou.blogfa.com